انواع متغیرها در مطالعات پژوهشی

انواع متغیرها در مطالعات پژوهشی
آنچه در این مطلب می خوانید

متغیر چیست؟-(Variable)

به هر صفتی که دچار تغییر و یا دگرگونی و یا تفاوت بشود متغیر گویند. در تحقیقات آماری انواع متغیرها در مطالعات پژوهشی به‌عنوان یک صفت از یک ویژگی در مطالعه تعیین می‌گردند.

متغیر یک ویژگی و صفت است. در مطالعات با انواع متغیر در مطالعات روبرو هستیم که بر اساس نقش و نیز مقیاس آن مورد ارزیابی قرار میگیرند.

انتخاب انواع متغیرها در مطالعات پژوهشی با توجه به مقیاس مورد سنجش و نقش آنها، از اهمیت بالایی برخوردار است

مثال: محققین در صدد آن هستند که تاثیر متغیرهای دموگرافیک(سن، جنس و …) بهمراه متغیرهای بالینی(مدت ابتلا، خود مراقبتی، مصرف دارو و …) را بر روی متغیر کیفیت زندگی بیماران دیابتی ارزیابی نمایند. در این مطالعه فاکتورهای مختلفی از جمله سن ، جنسیت، وزن ، قد بیماری، شاخص توده بدنی(BMI)، سطح تحصیلات، مدت ابتلا(سال)، خود مراقبتی، مصرف دارو و میزان کیفیت زندگی همگی متغیر می‌باشند، به دلیل اینکه هر کدام صفت خاصی را در بیماران مورد سنجش وارزیابی قرار می‌دهند.

برای اینکه بتوانید تجزیه و تحلیل آماری و تفسیر متناسب با مطالعه خود را انتخاب نمایید باید با انواع متغیرها در مطالعات پژوهشی آشنایی داشته باشید.علاوه بر این باید بدانید که سازوکار هر متغیر به چه صورت است تا بتوانید به درستی نتایج مطالعه خود را گزارش نمایید. نوع متغیر را با دو سوال می‌توان مشخص نمود:

1-متغیر مورد نظر شامل چه نوع اطلاعاتی می‌باشد؟

2-متغیر مورد نظر در چه بخشی از آزمایش یا آزمون ما شرکت دارد؟

پاسخ به این دو سوال تا حد بسیار زیادی نوع متغیر مورد استفاده را مشخص می‌کند. متغیرها از نظر مقیاس و نقش دسته بندی های مختلفی دارند که در ادامه با انواع آن آشنا خواهید شد.

متغیرهای کمی و کیفی در مطالعات پژوهشی-Qualitative and Quantitative Variables

داده ها، اطلاعات یا مقادیر یک اندازه گیری خاص از یک متغیر می‌باشند. کمی و کیفی بودن در واقع یک مقیاس برای انواع متغیرها در مطالعات پژوهشی به حساب می‌آید.

انواع متغیر از نظر مقیاس به دو گروه کمی و کیفی دسته بندی میشوند. این دسته بندی خود به زیر گروه های فرعی دیگری نیز دسته بندی میشوند.

در واقع این اندازه‌گیری مقداری است که در روند مطالعه و با استفاده از ابزار مختلف جمع‌آوری می‌نمایید.داده ها و اطلاعات از نظر مقیاس معمولا به دو دسته تقسیم می‌شوند

  • داده‌های کمی که نشان دهنده مقادیر مختلف عددی (شامل تمامی اعداد حقیقی) هستند(مانند سن، وزن، دما، رتبه یک مسابقه و…)
  • داده‌های کیفی که نشان دهنده اسامی، گروه‌ها و یا دسته‌بندی‌ها می‌باشند (اسامی، گروه خونی، اسم شهرها و…)

انواع متغیرها در مطالعات پژوهشی به صورت داده و اطلاعات معرفی می‌شوند که ماهیت مختلفی دارند.متغیری که ماهیتی از نوع داده‌های عددی و قابل اندازه‌گیری به صورت متریک داشته باشد یک متغیر کمی می‌باشد. متغیری که شامل داده‌های گروه‌بندی شده باشد یک متغیر کیفی می‌باشد. هر نوع از این متغیرها می‌توانند به انواع مختلف فرعی دیگری نیز دسته‌بندی شوند. در واقع کمی و کیفی بودن متغیرها به‌عنوان یک مقیاس سنجش در مطالعات در نظر گرفته می‌شود.

متغیر مستقل و وابسته در مطالعات پژوهشی – Independent and Dependent Variables (IV & DV)

انواع متغیر در مطالعات پژوهشی با توجه به نقش آنها شناخته می‌شوند. این نقش‌ها به صورت متغیر مستقل، وابسته، مخدوش کننده، کنترل و یا زمینه ای در نظر گرفته می‌گردند. در این بین دو نوع نقش متغیرها به صورت مستقل و وابسته از دیگر نقش‌های پررنگ‌تر می‌باشد.

انواع متغیر از نظر ماهیت و نقش آنها در مطالعه متنوع میباشند. متغیرها را از نظر نقش میتوان به متغیر مستقل، وابسته، مخدوش کننده، کنترل و یا زمینه ای در مطالعه در نظر گرفت. رایج ترین حالت نقش متغیرها در مطالعه همان متغیر وابسته  و مستقل میباشد.

آزمایشات در انواع مطالعات علوم پزشکی یا پژوهشی معمولا باهدف یافتن اثرات انواع متغیرها بر یکدیگر اجرا می‌شوند.

در مثال بالا به بررسی تاثیر متغیرهای دموگرافیک و بالینی بر کیفیت زندگی در بیماران دیابتی پرداخته شد. محقق در واقع با تغییر در مقادیر متغیر مستقل(متغیری که فکر می‌کند علت باشد) و تاثیر آن بر متغیر وابسته (متغیری که فکر می‌کند می‌تواند معلول و نتیجه باشد) میزان اثر متغیر مستقل بر وابسته را مشخص می‌نماید.

گاهی اوقات نیز ممکن است متغیرهایی در مطالعه وجود داشته باشد که بخواهید مقادیر آنها را در مطالعه ثابت نگه داشته و به عبارتی اثر این متغیرها را در مطالعه کنترل نمایید (که به آنها متغیر کنترل و یا تعدیل کننده می‌گوییم). با انجام این کار می‌توانید بر تاثیر متغیرهای دیگر در مدل تمرکز نمایید.

انواع دیگر متغیرها در مطالعات پژوهشی

هنگامی که نقش(متغیر وابسته و مستقل) و مقیاس (کمی و کیفی) متغیرها را در مطالعه خود مشخص نمودید، می‌توانید آزمون آماری متناسب با داده‌های خود را مشخص نمایید. اما در این بین انواع دیگری از متغیرها از لحاظ نقش وجود دارند که به شما کمک می‌نمایند نتایج خود را بهتر تفسیر نمایید.

در مطالعات نقش متغیرها بسیار متنوع میباشند. به صورتی که انواع متغیرها از نظر نقش در مطالعه در رشته ها و مطالعات مختلف دسته بندی و برچسب های مختلفی برای آنها ذکر گردیده است.

برخی دیگر از انواع متغیرها در مطالعات پژوهشی از نظر نقش در مطالعات در ادامه به صورت اجمالی ذکر گردیده‌اند.

متغیر آزمون (Test Variable):

اسم دیگر متغیر وابسته می‌باشد.

متغیر ملاک (Criterion Variable):

یکی از انواع متغیرها در مطالعات پژوهشی است که در واقع اسم دیگر متغیر وابسته می‌باشد با این تفاوت که متغیر ملاک را در موقعیت‌های غیر آزمایشی به کار می‌بریم. در واقع متغیر ملاک در مدل‌بندی آماری در رگرسیون چندگانه، تحلیل تشخیصی و همبستگی کانونی مورد استفاده قرار می‌گیرد(اگر متغیر وابسته یا ملاک ما نمره دریافتی در یک آزمون در نظر بگیریم متغیر مستقل یا پیش بینی کننده ما میزان ساعات مطالعه فرد می‌باشد).

متغیر برآمد یا نتیجه (Outcome Variable):

به همان معنای متغیر وابسته می‌باشد اما در مطالعات غیر تجربی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

متغیر میانجی (Mediator Variable):

یا همان intervening variable است. این متغیر یکی از انواع متغیرها در مطالعات پژوهشی است که به‌عنوان متغیر رابط بین متغیر مستقل و وابسته در نظر می‌گیریم. در واقع این متغیر ارتباط بین متغیر مستقل و وابسته را توصیف می‌کند. جهت یا شدت یک رابطه به صورت غیر مستقیم توسط متغیر میانجی تحت تاثیر قرار می‌گیرد. این اثر در تحلیل آماری به‌عنوان اثر مستقیم مورد بررسی قرار می‌گیرد. درواقع یک متغیر میانجی متغیری است که باعث میانجی‌گری بین متغیرهای وابسته و مستقل می‌گردد (به‌عنوان مثال اگر متغیر توانایی خواندن در کودکان به‌عنوان متغیر وابسته باشد و وضعیت اجتماعی-اقتصادی خانواده به‌عنوان متغیر مستقل باشد در اینجا متغیر میانجی را می‌توان سطح تحصیلات والدین در نظر گرفت. چون سطح تحصیلات والدین از وضعیت اجتماعی-اقتصادی خانواده تاثیر می‌گیرد و بر توانایی خواندن فرزندان تاثیر می‌گذارد).

متغیر تعدیل کننده (Moderator Variable):

متغیری است که میزان قدرت اثر بین متغیرهای مستقل و وابسته را تغییر می‌دهد.این متغیر به صورت مستقیم بر جهت رابطه بین متغیر مستقل و وابسته تاثیر می‌گذارد. اثرات این متغیر را می‌توان اندازه‌گیری نمود. اسم دیگر این متغیر، متغیر مستقل فرعی است(به‌عنوان مثال اگر متغیر درآمد به‌عنوان متغیر وابسته و متغیر تجربه کاری به‌عنوان متغیر مستقل در نظر گرفته شود جنسیت در اینجا به‌عنوان متغیر تعدیل کننده در نظر گرفته می‌شود به این دلیل که امکان دارد میزان درآمد در زنان و مردان با یکدیگر متفاوت باشد و این تفاوت بر روی ارتباط بین میزان درآمد و رابطه کاری تاثیر بگذارد و در صورت در نظر نگرفتن متغیر جنسیت رابطه بین متغیر درآمد و تجربه کاری به خوبی به ما نشان داده نشود).

متغیر کنترل (Control Variable):

اگر متغیر میانجی که به صورت غیر مستقیم بین متغیر مستقل و وابسته قرار دارد قابل اندازه‌گیری باشد به آن متغیر کنترل گوییم. متغیر کنترل عاملی است که در آزمایش باید ثابت نگه داشته شود(به‌عنوان مثال اگر متغیر مستقل ما رنگ چراغ برای رشد گیاه باشد و متغیر وابسته ما رشد گیاه باشد متغیر کنترل را میتوان خاک، میزان آبدهی، میزان دمای محیط و یا ساعت شبانه روز در نظر گرفت. در واقع با ثابت نگه داشتن متغیرهای میزان آبدهی، خاک و میزان دمای محیط یا ساعت شبانه روز می‌توان گفت که آیا واقعا رشد گیاه به خاطر نوع چراغ بوده است یا خیر).

متغیر مداخله‌گر (Intervening Variable):

یکی از انواع متغیرها در مطالعات پژوهشی است که نام دیگر آن متغیر میانجی (Mediating Variable) است. این متغیر چگونگی ارتباط بین متغیرها را توصیف می‌کند. . متغیر مداخله‌گر یک متغیر فرضی است که برای توصیف ارتباط علی بین دیگر متغیرها استفاده می‌شود. این متغیر قابل مشاهده و اندازه‌گیری در آزمایش نیست (به همین علت آنرا فرضی می‌نامیم). گاهی اوقات به این متغیر متغیر تعدیل‌کننده نیز می‌گویند. در آمار یک متغیر مداخله‌گر معمولا به‌عنوان یک نوع از متغیر تعدیل‌کننده به حساب می‌آید.اگر چه تفاوت بین این دو نوع متغیر بسیار ناچیز است و گاهی به جای یکدیگر استفاده می‌شوند. این متغیر یک نوع متغیر کنترل است که از متغیر مستقل پیروی می‌کند اما مقدم بر متغیر وابسته در یک توالی علیتی می‌باشد. در واقع اگر متغیر کنترل ما از متغیر مستقل تاثیر گیرد به آن مداخله‌گر و اگر متغیر مستقل را تحت تاثیر قرار دهد به آن متغیر مخدوش کننده گوییم(به‌عنوان مثال اگر متغیر وابسته ما میزان خرج و مخارج باشد و متغیر مستقل ما نیز سطح تحصیلات فرد باشد متغیر مداخله‌گر در اینجا می‌تواند میزان درآمد فرد در نظر گرفته شود به این دلیل که میزان درآمد یک فرد از سطح تحصیلات او اثر گرفته و بر میزان خرج و مخارج او تاثیر می‌گذارد).

متغیر مخدوش‌کننده (Confounding Variable):

متغیر مخدوش‌کننده یکی از انواع متغیرهای در مطالعات پژوهشی است که قابل اندازه‌گیری نمی‌باشد. این متغیر نتایج آزمایش را خراب و بدون استفاده می‌کند. این متغیر می‌تواند گاهی باعث نشان داده شدن ارتباطاتی شود که واقعا وجود ندارد. علاوه براین متغیر مخدوش کننده در مطالعه باعث اریبی می‌گردد. در واقع متغیر مخدوش‌کننده متغیری است که بر روی متغیر وابسته تاثیر می‌گذارد(به‌عنوان مثال اگر متغیر وابسته ما میزان مرگ‌و‌میر باشد و متغیر مستقل ما مصرف الکل باشد می‌توان گفت که متغیر مخدوش کننده می‌تواند سن، جنس، نژاد، میزان تحصیلات، رژیم غذایی، مصرف سیگار و …. باشد زیرا این متغیرها هم بر روی متغیر مستقل اثر می‌گذارند و همچنین از متغیر مستقل اثر می‌پذیرند و این متغیرها نیز بر روی متغیر وابسته اثرگذارند، بدین معنا که رابطه بین متغیر مستقل و مخدوش‌کننده دو طرفه و رابطه بین متغیر مخدوش کننده و وابسته به صورت یک‌طرفه می‌باشد).

متغیر بیرونی (Extraneous Variable):

تمامی متغیرهایی که مستقل نباشند اما می‌توانند نتیجه آزمایش یا آزمون را تحت تاثیر قرار دهند را متغیر بیرونی می‌نامند. بنابراین تمامی متغیرهایی که بتوانند باعث تغییر در متغیر وابسته شوند و باید کنترل شوند را متغیر بیرونی می‌نامند. در واقع متغیر بیرونی هر متغیری است که شما عمداً در آزمایش یا آزمون خود مطالعه نمی‌کنید( به‌عنوان مثال اگر متغیر وابسته ما میزان امتیاز کسب شده در هر مسابقه باشد و متغیر مستقل ما میزان ساعت تمرین فرد باشد متغیر بیرونی را میتوان میزان ساعات انجام حرکات کششی بیان نمود. در واقع می‌توان گفت که متغیر بیرونی بر روی متغیر مستقل تاثیری ندارد اما بر روی متغیر وابسته تاثیرگذار است) .

متغیر نهان (Lurking Variable):

متغیری مخفی یکی از انواع متغیر در مطالعات پژوهشی است که ارتباط بین متغیرهای مستقل و وابسته را تحت تاثیر قرار می‌دهد. در واقع متغیر نهان متغیری است که هیچ کنترلی بر روی آن نداریم. این متغیر اثر معنادار و مهمی بر متغیرهای مورد نظر دارد. متغیر نهان در واقع همان متغیرهای بیرونی می‌باشند اما ممکن است که ارتباطی بین متغیر وابسته و مستقل را به ما نشان دهند که واقعا این‌چنین ارتباطی وجود ندارد و در واقع نتایج ما را دچار اریبی کنند(در واقع متغیری است که بر روی متغیر مستقل و وابسته به صورت مجزا تاثیر می‌گذارد. به‌عنوان مثال اگر متغیر وابسته ما میزان حوادث در مسابقات اسنوبورد باشد و متغیر مستقل ما میزان فروش دستکش زمستانی، متغیر نهان را می‌توان دمای هوا بیان نمود. چون دمای هوا بر میزان تصادفات اسنوبورد و فروش دستکش زمستانی به صورت مجزا تاثیر قرار می‌گذارد)

متغیر کمکی (Covariate Variable):

همانند یک متغیر مستقل این متغیر بر روی متغیر وابسته اثر می‌گذارد اما متغیر مد نظر ما در مطالعه نیست. در واقع متغیر کمکی همانند یک متغیر مستقل مکمل متغیر وابسته یا پاسخ می‌باشد. یک متغیر را کمکی گوییم اگر مرتبط با متغیر وابسته باشد. با توجه با این تعریف هر متغیری که قابل اندازه‌گیری و یک ارتباط آماری با متغیر وابسته داشته باشد، می‌تواند به‌عنوان یک متغیر کمکی بالقوه در نظر گرفته شود. بنابراین کووریت یک متغیر پیش‌بینی‌کننده و یا تبیینی از متغیر وابسته می‌باشد. یکی از دلایلی که متغیر مستقل را کووریت می‌نامیم نیز می‌تواند همین اثر تبیینی از متغیر وابسته باشد(به‌عنوان مثال اگر ما متغیر نمره امتحانی را متغیر وابسته در نظر بگیریم متغیر مستقل می‌تواند نوع روش خواندن دانش‌آموز باشد و متغیر کمکی در اینجا نیز می‌تواند نمره قبلی فرد باشد. در واقع نمره قبلی فرد به نوعی بر نمره فعلی فرد نیز تاثیرگذار است).

متغیر تبیینی (Explanatory Variable):

یک نوع از متغیر مستقل می‌باشد. هنگامی که یک متغیر مستقل باشد به هیچ وجه تحت تاثیر دیگر متغیرها قرار نمی‌گیرد. اگر یک متغیر به طور خاص مستقل نباشد یک متغیر توضیحی است.در واقع می‌توان گفت که این متغیر مقادیر آن قابل تغییر است و ثابت همانند جنسیت نمی‌باشد (به‌عنوان مثال میزان کود، میزان زمان برنامه تمرینی و یا مقدار مساحت در نظر گرفته شده که تمامی این‌ موارد را به‌عنوان متغیر تبیینی می‌توان در نظر گرفت)

متغیر مشاهده شده (Observed Variable):

یک متغیر قابل اندازه‌گیری می‌باشد که معمولا در مدل‌سازی معادلات ساختاری مورد استفاده قرار می‌گیرد(از این متغیرها هنگامی استفاده می‌شود که معمولا متغیر پنهانی وجود دارد و از مجموع چندین متغیر مشاهده شده می‌خواهیم متغیر پنهان را تعیین نماییم، به‌عنوان مثال متغیر میزان رضایت‌مندی از شرایط یک بیمارستان یک متغیر پنهان است که برای تعیین آن ما از چندین متغیر مشاهده شده همانند برخورد پرسنل، وضعیت فیزیکی محیط، مدت زمان انتظار، در دسترس بودن پزشک و پرستار و … برای تعیین میزان رضایت‌مندی از شرایط یک بیمارستان استفاده می‌نماییم).

متغیر آشکار (Manifest Variable):

اسمی دیگر برای Observed Variable می‌باشد و متغیری که به صورت مستقیم قابل مشاهده و اندازه‌گیری باشد(همانند قد، وزن، سن، مساحت، مقدار دما و … ).

متغیر برون‌زا (Exogenous Variable):

یک متغیر در تحلیل مسیر که به وسیله هیچ یک از متغیرهای دیگر تبیین نمی‌شود و متغیری است که در سیستم بقیه متغیرها را تحت تاثیر قرار می‌دهد(به‌عنوان مثال برای این متغیر می‌توان گفت که اگر متغیر میزان مخارج مشتری متغیر وابسته، درآمد و بازگشت سرمایه به‌عنوان متغیرهای مستقل باشند آنگاه متغیر میزان مالیات دولت را می‌توان به‌عنوان متغیر برون‌زا در نظر گرفت به این دلیل که به وسیله متغیرهای دیگر تحت تاثیر قرار نمی‌گیرد).

متغیر درون‌زا (Endogenous Variable):

هر متغیری در تحلیل مسیر است که می‌توان آن را بر اساس یک یا چند متغیر موجود در آن تحلیل توضیح داد. این متغیر حداقل توسط یک متغیر دیگر مدل تبیین می‌شود. همانند متغیرهای وابسته این متغیر تحت تاثیر متغیرهای دیگر در سیستم قرار می‌گیرد. متغیر درون‌زا به صورت انحصاری در اقتصادسنجی مورد استفاده قرار می‌گیرد. در واقع می‌توان گفت متغیر درون‌زا متغیری در مدل است که به وسیله ارتباط دیگر متغیرها تعیین شده و یا تغییر می‌کند(در مثال متغیر برون‌زا، متغیرهای درآمد و بازگشت سرمایه را به‌عنوان متغیر درون‌زا می‌توان در نظر گرفت).

متغیر پنهان (Latent Variable):

متغیر مخفی و پنهانی که به صورت مستقیم قابل مشاهده و اندازه‌گیری نمی‌باشد. معمولا متغیرهای پنهان، متغیرهایی از نوع انتزاعی می‌باشند که همانند قد و وزن که به صورت مستقیم قابل اندازه‌گیری‌اند، نیستند. برای تعیین این چنین متغیرهایی نیاز است که چندین سوال مشخص کنیم. به هر یک از این سوالات متغیرهای مشاهده‌ای گوییم(میزان رضایت، رقابت پذیری، پیچیدگی کار، درک مطلب، حضور سیاسی، قصد خرید، بهره‌وری، زیست‌پذیری و … همگی متغیرهای پنهان هستند که برای تعیین آنها نیاز به استفاده از چندین متغیر آشکار است).

متغیرهای دست‌کاری شده (Manipulated Variable ):

اسم دیگر متغیر مستقل می‌باشد.

متغیر تیمار (Treatment Variable):

اسم دیگر متغیر مستقل می‌باشد.

متغیر فعال (Active Variable):

متغیری که توسط محقق دست‌کاری می‌شود. این متغیر جهت هایلایت کردن یک سوال یا مشکل طراحی می‌گردد.این متغیر نقطه مقابل متغیر صفت یا Attribute Variable است که غیر قابل دست‌کاری توسط محقق است(متغیری که بتوانیم تغییرش دهیم همانند میزان جایزه در یک بازی، میزان مجازات، ایجاد اضطراب و …).

متغیر پیشین (Antecedent Variable):

متغیری که قبل از متغیر مستقل و وابسته رخ می‌دهد. این متغیر ممکن است ارتباط بین دو متغیر را تحت تاثیر قرار دهد و یا دو متغیر را به صورت جداگانه تحت تاثیر قرار دهد، بدون اینکه هیچ ارتباط مستقیمی با متغیر مستقل و وابسته داشته باشد(به‌عنوان مثال اگر متغیر پاسخ ما میزان درآمد باشد و متغیر مستقل ما سن فرد باشد، در اینجا متغیر پیشین میزان تحصیلات فرد است، به دلیل اینکه قبل از متغیر مستقل و وابسته رخ داده و می‌تواند در تبیین ارتباط بین متغیر مستقل و وابسته به ما کمک کند).

متغیر صفت (Attribute Variable):

اسم دیگر متغیر کیفی درنرم افزارهای آماری و یا متغیری که در طرح آزمایش‌ها دست‌کاری نشده باشد(همانند متغیرهای همانند جنسیت، نژاد و … که قابل تغییر نیستند)

متغیر مزاحم (Nuisance Variable):

یک متغیر اضافی است که به طور کلی واریانس را افزایش می‌دهد.هر متغیری که به طور منظم در سطوح متغیر مستقل تغییر کند. در صورت وجود متغیر مزاحم ممکن است ندانیم که نتایج آزمایش، فقط ناشی از متغیر مستقل است یا متغیر مزاحم، و یا تعامل بین آن دو متغیر است(به نوعی می‌توان گفت که تعریف دیگری از متغیر کمکی است، اما متغیری است که اثر آن برای ما مهم نیست اما باید در مدل در نظر گرفته شود. به‌عنوان مثال اگر متغیر وابسته ما کاهش وزن باشد و متغیر مستقل ما نوع رژیم غذایی باشد متغیر جنسیت در اینجا حکم متغیر مزاحم را دارد. اگر چه جنسیت ممکن است که متغیر کاهش وزن را تحت تاثیر قرار دهد اما این متغیر ممکن است در مطالعه برای ما مهم نباشد).

متغیر تصنعی (Artificial Variable):

گاهی اوقات در تحلیل رگرسیون، برای اینکه بتوانیم اثرات متغیرهای غیر عددی مانند اسمی را در مدل آزمون کنیم، باید شکل آنها را تغییر دهیم. برای انجام این کار، هر طبقه از متغیر را به‌عنوان یک متغیر جدا در نظر می‌گیریم. در اصطلاح رایج به آن متغیر ساختگی (Dummy Variable) نیز می‌گوییم. متغیرهایی که به این طریق ساخته میشوند، متغیرهای تصنعی هستند.

متغیر نشانگر (Indicator Variable):

اسم دیگر متغیر ساختگی (Dummy Variable) می‌باشد که به آن متغیر تصنعی نیز می‌گوییم.

متغیر مقیاس (Scale Variable):

اسم دیگری برای متغیر کمی و قابل اندازه‌گیری می‌باشد. معمولا در این نوع دسته بندی از متغیرها، نامگذاری به صورت اسمی، ترتیبی، مقیاس یا بازه ای و نسبتی است.

نتیجه گیری (Conclusion)

به هر صفت و یا مشخصه‌ای که دچار تغییر و دگرگونی شود متغیر گویند. انواع متغیرها در مطالعات پژوهشی بر حسب مقیاس و نقش آنها در مطالعات تعیین می‌گردند. انواع متغیرها از نظر مقیاس به دو گروه کمی و کیفی دسته‌بندی می‌شوند. علاوه بر این انواع متغیرها در مطالعات پژوهشی از نظر نقش در مطالعات متنوع می‌باشند. رایج ترین نقش تعریف شده برای متغیرها عبارتست از متغیرهای مستقل و وابسته که بیشترین کاربرد را از نظر نقش در مطالعات را دارند.

Puzzle 10
Puzzle 30
Puzzle 20
Puzzle Day

ARE YOU IN?

40,000 subscribers already enjoy our premium stuff.

Subscribe now

RELAX. ENJOY.

keep calm
& write us

don't call us.
we will coconut
you

organic pop up market store is heading your way​